ددی ‌

ساخت وبلاگ
امروز رفتم کارهای اداری رو انجام دادمآخ که قلب آدم از جاش کنده میشه از طبقه اول برو دوم ، از دوم به پنجم ، از پنجم به سوم ، از سوم به اول ، از اول به دوم باز از دوم به اول نیلوفر یکی از دختر خوشگلای بخش بود ایشون پایان کار نزده بود و همینجوری رفته بود اراک اونجا استخدام شده بود ! کار من گیر کار اون بود که بیاد پایان کار بزنه و تسویه کنه .. اون منو نمی‌شناخت یعنی اگه بهش میگفتم منو دو سال پیش دیده حتما یادش میومد اما بهش نگفتم .. از ناهید شمارشو گرفتم بهش میگم کی میای پایان کار بزنی که من شروع کار بزنم میگه شرمنده من وقت نمیکنم شاید یک ماه دیگه بیام :-/ خیلی رک ! خیلی رک گفت شرمنده ام هر وقت بخوام و بتونم میام !!! زنگ زدم مترون گفتم واقعا این چه وضعشه ؟! گفت صبر کن مجبورش میکنم بیاد !بعد رفتم طبقه دوم گفتم اصلا کار من چه ربطی به کار نیلوفر داره ، اسم یکیو بزنید که پایان کارشون زده باشه و اینگونه شد که پایان کار شادی خانم رو تایید کردند و کار من اوکی شد ! شادی رو ندیدم ، اصلا یادم نمیاد شادی کی بود ... به هر حال خوشحال شدم از اینکه همه چی حل شد و خوشحال تر از اینکه ناهید هنوز تو اون بیمارستان کار می‌کنه و گویا تبدیل وضعیت شده و استخدام رسمی هم شده :-) ناهید خیلی مهربون و خانم و دوس داشتنیهبعدش رفتیم لباس بخرم ، خاله ام به عنوان کادو هزینه همه لباسامو پرداخت کرد و ناهارم دعوتم کرد و یه کادو دیگه هم واسه آورد :-)))))))حالا من همیشه مانتو سایز ۴۲ می‌پوشیدم به لطف اضافه وزن این مدت دیگه سایز ۴۲ بهم تنگ بود و مانتو سایز ۴۴ هم گشاد بود واسم :-/ هر مدلی می‌پوشیدم همین بساط بود سایز ۴۲ تنگ ، سایز ۴۴ گشاد ! دیگه مجبور شدم سایز ۴۴ بخرم بدم خیاط تبدیل به سایز ۴۳ کنن :-))))))هیچی دیگه من ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 74 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 10:58

امروز برام پیامک اومد دیگه داشتم کم کم نگران میشدم :-)))

یکشنبه میرم بیمارستان و کارهای بیمارستان رو انجام میدم ...

لباسامم تبدیل به سایز ۴۳ کردم ، باید بر این غم گریست که مانتو من سایز ۴۳ شده :-(

+ نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم بهمن ۱۴۰۱ ساعت توسط صحرا  | 

ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 72 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 10:58

از فردا اولین روز کاریم شروع میشه :-) ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 78 تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1401 ساعت: 10:58

یه سری از آدم ها که اتفاقا علم بازاریابی رو خوب بلدند هدفشون فقط فروش هست ... می دونن آدم ها بیشتر دنبال چی هستند و چی براشون مهمه و انجام چه کاری براشون سخته که سعی کنند اون رو با فروش پکیج و دارو مخصوص خودش راحت جلوه بدن ..افزایش سایز سینه جز همین موارد هست که خانم های بسیار زیادی متاسفانه گول انواع ژل و قرص و دارو بزرگ کننده سینه میخورن !من واقعا تعجب میکنم همچین موضوع ساده ای رو خیلی ها ازش اطلاع ندارند که عاقا بافت سینه رو شما نمیتوانید بزرگ کنید ! حالا چاقی می‌تونه یه کم ، خیلی کم تاثیر گذار باشه اما آیا ریسک چاقی رو کسی قبول می‌کنه ؟! با روش های هورمونی میشه اما عوارضش اصلا نمی ارزه .. دقت کنید ورزش هم باعث افزایش سایز سینه نمیشه و دقیقا خانم های که ورزشکار هستند اصولاً سینه های کوچیکی دارند ..تنها روش ، تاکید میکنم تنها روش افزایش سایز سینه عمل جراحی و پروتز سینه هست ! اونایی هم که ورزشکارن ورزش باعث بزرگ شدن سایز سینه شون نشده ، اونا عمل جراحی کردند و پروتز کردند !گول این قرص ها و ژل و کرم و کوفت و زهرمار بزرگ کننده سینه رو نخورید ، اثری ندارن ، اقلا اثر دائمی نداره ! تنها روشش عمل جراحی و گذاشتن پروتز هست و بس ! + نوشته شده در سه شنبه چهارم بهمن ۱۴۰۱ ساعت توسط صحرا  |  ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 73 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 12:58

می‌خوام برم سرکار دیگه ...چند روزه همش در حال دراز کش هستم و خیره به سقف ! و افکار آشفته و بهم ریخته که سمت و سو دادن بهشون واقعا کار سختی بود واسم ! پدرم هنوز اطلاع نداره از تصمیمی که گرفتم .. امروز با مترون بیمارستان تماس گرفتم گفت کارهای اداری رو انجام بده و بیا ! هنوزم شک دارم ... بین دو بیمارستان شک دارم .. اگه اون یکی رو انتخاب کنم مجبورم اقلا تا اواسط تابستون صبر کنم .. اما تا اواسط تابستون من دیوانه میشم :-/ لذا تصمیم گرفتم همین بیمارستانی که با مترونش صبح صحبت کردم رو انتخاب کنم .. البته یه مزیت های دیگه ای هم این بیمارستان داره چون دو سال پیش حدود یک ماه یعنی از ۲۸ اسفند تا ۲۸ فروردین رایگان رفتم کار کردم ! تقریبا قلق بیمارستان دستمه و با پرسنل اصلی بیمارستان تو همون یک ماه آشنا شدم و رابطه خوبی باهاشون داشتم ... چند تا از پرسنل و پزشک بیمارستان آشنا هستند و قطعا کار منو راحتتر می‌کنه باید برم برای بیمارستان جدید لباس بخرم ، کفش بخرم .. و باز همون پروسه اداری که خرداد طی کردم که برم یه بیمارستان دیگه کار کنم و دقه نود نرفتم و انصراف دادم رو مجدد طی کنم :-))))) هنوز شک دارم ! هنوز به پدرم نگفتم ! هنوز نمی دونم ... چند روز دیگه به خودم فرصت میدم که فکرامو بکنم ... + نوشته شده در سه شنبه چهارم بهمن ۱۴۰۱ ساعت توسط صحرا  |  ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 61 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 12:58

امسال به دلیل نداشتن پارتنر ، هزینه کادوی ولنتاین صرف امور خیریه می شود

البته سال های قبل هم همین بود با این تفاوت که همون هزینه رو هم نداشتم صرف امور خیریه کنم :-)))))))

+ نوشته شده در چهارشنبه پنجم بهمن ۱۴۰۱ ساعت توسط صحرا  | 

ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 74 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 12:58